رادمانرادمان، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 17 روز سن داره

شب تولد رادمان کوچولو

1391/5/17 12:49
نویسنده : مامان رادمان
1,409 بازدید
اشتراک گذاری
تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست
 
متحرک - جدید - تصاویر زیبا ساز - وبلاگ
 
سلام پسر گلم . امروز میخوام خاطرات شب تولدت رو واست بنویسم.
شب تولد بهمون خیلی خیلی خوش گذشت. همه بودن. و تو فرشته مهربون من ، نقل محفل ما بودی.
همه به تو توجه داشتن و تو به همه بی توجه .... فدات بشم من.چشمک
 عمو محسن طفلی کلی زحمت کشید اون شب. آخه ماموریت داشت بادکنک باد کنه بده دستت تا سرگرم بشی تا ما بتونیم ازت چند تا عکس  تکی بگیریم.
متحرک - جدید - تصاویر زیبا ساز - وبلاگ
آخه انقد وروجکی که آروم نداشتی.
بابا مسئول تدارکات بود. برف شادی  میریخت واست  ، شمع روشن میکرد، عکس میگرفت  و ..... از همه مهم تر  دست میزد. الهی قربون بابای مهربونت بشم من.تشویقتشویق
 
خاله فاطی هم عکس میگرفت.
دایی امین هم کمک میکرد ژست بگیری.ولی مگه مینشستی مامانی!!!! همش مشغول فضولی بودی.
متحرک - جدید - تصاویر زیبا ساز - وبلاگ
جای مامان جون خیلی خالی بود .  بهت زنگ زد و تبریک گفت. کادوش رو هم دست دایی فرستده بود اما حیف خودش نبود.
خلاصه شب خیلی خوبی بود. به تو خیلی خوش گذشت. 
 وقتی خاله داشت کادو ها رو باز میکرد آروم نشسته بودی و گوش میدادی . بعدم هر کادویی رو که بهت میدادیم بادقت تمام وارسی میکردی. الهی فدات بشم که انقد کنجکاویقلبهورا
 
 وقتی کادوی عمه فرشته رو گرفتی یکم ترسیدی( عروسک عصر یخبندان بود) . انقد بامزه شدی که نگو .
متحرک - جدید - تصاویر زیبا ساز - وبلاگ
 دست عموها ، عمه ها ،مامان جون و  بابا جون (بابایی) و زن عمو درد نکنه  ، کلی زحمت کشیدن  .هورا
 خلاصه  به ما خیلی شب تولدت خوش گذشت.
 از خدای مهربون میخوام  همیشه شاد ، سالم، موفق و خندون باشی. لبخند 
 
 بازم تولدت مبارک نفسسسسسسسسسم.ماچماچتشویقتشویق
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به می باشد