تولد بابا فرهاد عزیز
همسر مهربونم:
یک سبد احساس را
با تو قسمت می کنم
در شب ميلاد تو
جان نثارت می کنم
عشق زیبای تو را
رونق دل می کنم
با تو ای زیباترین
احساس بودن می کنم... ...
بابا فرهاد گلم تولدت مبارک
بفرما عکس
دیشب تولد با با فرهاد بود.(3 آذر) مامان زهرا هم یه جشن کوچولو ترتیب داد البته با امکانات موجود در خانه آخه یهو تصمیم گرفتم واسه اینکه خاطره بشه میز بچینم. خلاصه بابا بیرون بود .منم مثل فیلم ها همه چی رو آماده کردم بعدم لامپها رو خاموش کردم و دو تا فشفشه روشن کردم دادم بهت که وقتی بابا میاد تو واسش تولد تولد بخونی. خوشبختانه نقشم خوب عملی شد و بابا شگفت زده شد. خلاصه کلی خوش گذشت بهت با برفهای شادی.هنوز مشغول بودیم که در خونه در زدن و خاله فاطمه اینا با مامان جون اینا بابا رو سوپرایز کردن و اومدن تولدش . ( بابت کادوهاشون هم خیلی خیلی ممنونشرمنده کردین.) خیلی خوش گذشت جای همه دوستان خالی. اینم عکسهاش....
پسرم اول فشفشه رو فوت کرد تا خاموش شد بعد شمع رو......
اینجا هم به اصرار من بابا لباسش رو پرو کرد .....